دارم بزنید.....

پشت دیوار همین کوچه بدارم بزنید
من که رفتم بنشینیدو....هوارم بزنید
باد هم آگهی مرگ مرا خواهد برد
بنوسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
من از آیین شما سیر شدم....سیر شدم
پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید
دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!!
خبر مرگ مرا طعنه به یارم بزنید...
آی! آنها!! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و...بیایید... و........کنارم بزنید
+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 8:7 توسط سارا
|