گاهی در زندگی سهم آدمها از هم یک سکوت اجباریست ...

......


حالم خوبه مثل پدر بزرگ که می گفت حالم خوبه اما مُـــــــرد !

......


آرام در گوشه ای نشستم ، کار از چسب و باند و پانسمان گذشته ، زخم به روحم رسیده …

خدایا تا خرخره پر از زندگی ام ! به خدا دیگه میل ندارم ، سیرم !

......


این روز ها سپیده که میزند بیدار نمیشوم ، میمیرم از این که زنده ام …